یک روز توی دفتر نشسته بودم و داشتم یک ایده برای کسب و کاری طراحی میکردم. تقریبا 10 صبح بود تلفنم زنگ خورد پاسخ دادم یکی از همکاران قدیمی بودن که سر پروژه چند سایت باهم همکاری داشتیم. یک سایت خارجی داشتن برای یک شرکتی که کار های ساختمانی انجام میداد طراحی میکردن و کار این شرکت ساخت برج،نقشه،ویلا،سازه های مهم و اسمان خراش بود. کمی صحبت کردیم و قرار شد با مدیر پروژ اون شرکت صحبت کنم تا لوگوشون رو من طراحی کنم وصل شدیم به اون مدیر پروژه در مرود لوگو صحبت کردیم و اون طرحی که میخواستم براشون پیاده کنم رو گفتم و اون ها هم یکسری پیشنهاد ها و نمونه هایی فرستادن و من بر طبق خواستشون شروع کردم به ایده پردازی و طراحی لوگو گفته بودم 3 متدد براشون میزنم که اولین متدد رو زدم و براشون ارسال کردم یعنی طوری ذوق کرده بودن و تعریف کردن که خستگی کار از تنم در رفت و نیاز نشد دیگه براشون طرح دیگه ای بزنم همین طرح اول رو تائید دادن و براشون ارسال کردم. انقدر راضی بودن که چندین بار مشتری ارسال کردن که نمونه کار اون هارو هم سر فرصت براتون میزارم ببیند.